روابط عمومی یعنی : پندار نیک ، گفتار نیک ، کردار نیک

ساخت وبلاگ

روابط عمومی یعنی : پندار نیک ، گفتار نیک ، کردار نیک

تحقیق و پژوهش از : دکتر حسن خسروی

مدرس دانشگاه و نویسنده کتاب زندگی موفق

[email protected]

سخن شیوا و دلنشین ، گفتار پسندیده ، شیرین سخنی ، خوب حرف زدن ، جذاب سخن گفتن ، بیان روان داشتن ،خوش کلام بودن ، خوش صحبت بودن ، بلاغت و فصاحت در گفتار ، برخورد نیکو و محترمانه ، کلام نافذ ، سخن پرمغز ؛، دهان گرم داشتن ، همه و همه را در دایره ای تحت عنوان روابط عمومی و ارتباطات قرار می دهیم . روابط عمومی یعنی : پندار نیک ، گفتار نیک ، کردار نیک . ( از جملات منسوب به زرتشت ) - ز پندار نیک است گفتار نیک . چو پندار و گفتار نیک شد . نیاید ز تو غیر کردار نیک . یعنی اول ، اندیشه و فکر را درست و زیبا و مثبت کنیم و بعد گفتار را . چون گفتار و سخن ما که بر زبان جاری می شود ناشی از تفکر و اندیشه و ذهنیت ماست . و در نهایت این اندیشه و تفکر و گفتار تبدیل به رفتار و انجام عمل و اقدام می شود .

مراقب افكارت باش كه گفتارت مي شود. مراقب گفتارت باش كه رفتارت مي شود . مراقب رفتارت باش كه عادتت مي شود . مراقب عادتت باش كه شخصيتت مي شود. مراقب شخصيتت باش كه سرنوشتت مي شود .ازفرمايشات مولاي متقيان حضرت علي (ع).

پس اگر اندیشه و فکر و ذهن درست و پسندیده باشد ، گفتار هم پسندیده و دلنشین می شود . و هر دوی اینها کمک میکنند که ما ، کردار ، رفتار و اقدام انسانی و مبتنی بر انصاف و احترام داشته باشیم . فرهنگ غنی ایرانی اسلامی ما سرشار از آموزه های اخلاقی تاثیر گذار و سعادت بخشی است که در صورت آموزش صحیح ، به موقع و مستمر می تواند نسخه بی بدیل مخصوصا رشد و توسعه فرهنگی ما باشد .

( اذهب الی فرعون انه طغی 24 قال رب اشرح لی صدری 25 و یسر لی امری 26 و احلل عقده من لسانی 27 یفقهوا قولی 28 واجعل لی وزیرا من اهلی 29 هارون اخی 30 اشدد به ازری 31 واشرکه فی امری 32 کی نسبحک کثیرا 33 و نذکرک کثیرا 34 انک کنت بنا بصیرا 35 ) ( سوره طه آیات 24 تا 35 ).

در این آیات ، خداوند متعال به حضرت موسی علیه السلام دستور میدهد که برو ! به کجا برود موسی ؟ به سوی فرعون . جهت رو در رویی با فرعون برای دعوت فرعون ، برای هشدار به فرعون برای آنکه فرعون را پرهیز دهد از ظلم و ستم ، تکبر و خود خواهی . چرا ؟ چون انه طغی . چون فرعون دیگر شور کار را در آورده است . دیگر طغیان او به حدی رسیده که جای برگشت و اصلاحی وجود ندارد . به عبارت دیگر فرعون با نوع پندار ، گفتار ، کردار و نحوه عمل خود در واقع پلهای پشت سرش را خراب کرده و باید جلوی تاخت و تاز او گرفته شود . فرعون دیگر از دایره انسان و انسانیت خارج شده و شیطانی و خبیث شده است . خوب ! با یک همچین موجود به ظاهر انسان ولی دیو سیرتی بنام فرعون با این اوصاف و با این پیشینه و عملکرد ، حضرت موسی باید چگونه رودر رو شود ؟. کار خیلی سخت است . و موسی می گوید : خدایا به من شرح صدر عطا کن . خدایا ماموریت میدهی امکانات لازم را متناسب با من و ماموریت به من بده . اول دلم را گنده کن . اول دلم را بزرگ کن . کار بزرگ دل شیر میخواهد . کار حساس سینه ای فراخ می خواهد . شوخی نیست . فرعون است نه برگ چغندر. فرعون کسی است که به خیال خود خداست . خود را خدا جا زده است . مردم باورشان شده . وحشت دارند ، حساب می برند . خوب ، خداست . ؟!؟ و چقدر زیبا درخواست کرد موسی علیه السلام . آخه تا دل گنده و بزرگ نشه که نمیشه . چون ممکنه وسط کار بترسی و جا بزنی . چون ممکنه ، طرفتون اول کار ، یک داد سر شما بزنه و پا پس بکشید . چون ممکنه که آدم در حین مبارزه یک حرفی بشنوه ، یک حرکتی ببینه که عصبانی بشه و نتونه کار را خوب پیش ببره . تا سینه و دل بزرگ نشود، نمیتوان ماموریت را به خوبی انجام داد . بستر سازی و زمینه چینی لازم است . زیر ساخت های مبارزه باید آماده گردد . بی گدار نباید به آب زد . کار ، کار دشواری است . میخواهیم برویم به یک ستم کار بگوییم . ستم نکن . آدم شو ، درست شو ، به سمت خدا برگرد . نمیشود . قبول نمی کند . بابا ! او فرعون است . پادشاه است . حاکم است . فرمانرواست . همه کاره روزگار پیرامون خود است . بخواهد می کشد، بخواهد زنده نگه میدارد . خوب خداست ؟!؟ بعد چی ؟ موسی میفرماید : دلم که گنده شد ، ظرفیتم که بالا رفت ، خوب حالا بعدش ابزار و لوازم دیگری هم مورد نیاز است . خدا فرمود : دیگر چه میخواهی ای موسی ؟ (نقل به مضمون ) . و موسی گفت : خدایا ! کار و بارم را آسان کن . یعنی کاری کن همه چیز رله باشه . کارها روبراه و ردیف باشه . کسی چوب لای چرخم نذاره . باشه . دیگه چی ؟ دیگه اینکه خدایا ! این زبان و بیان و کلام مرا به گونه ای کن که حرفم خریدار داشته باشه . حرفم نفوذ کند . سخنم کارساز باشه . حرفها و سخنانم ایراد و تپق و اشکال نداشته باشه . چون انسان موجودی است اجتماعی . موجودی است ارتباطی . انسان بدون ارتباط ، پژمرده میشود ، میمیرد . آقا خیلی مهمه که آدم بتونه با مردم خوب و قوی و با نفوذ و محکم و قشنگ حرف بزنه . درست حرف بزنیم . حرف درست بزنیم . به قول سعدی شیرین سخن : تا مرد سخن نگفته باشد ، عیب و هنرش نهفته باشد . چرا ؟ برای اینکه شما با حرف زدن ، هم شخصیت خودت رو نشون میدی هم موضعت را مشخص میکنی و هم اینکه با حرف زدن معلوم میشه چه نقشه و چه طرز تفکر و چه جایگاه اجتماعی داری . خوب خیلی مهمه . خدایا همه اینها رو میخوام که : یفقهوا قولی . سخنم ، حرفم ، کلامم درست و حسابی باشه و مردم روی آن حساب باز کنند . سخنم جاذبه داشته باشه . نفوذ کلام داشته باشم . مرا با حرف زدنم بپذیرند . سخن و حرف آدم باید سر و ته داشته باشه . مبتنی بر یک پایه و اساس منطقی و علمی باشه . سخن ما بایستی در نهایت ما را به هدف برساند . با کمترین آفت با کمترین هزینه با کمترین درگیری و تنش . نه اینکه بدتر اوضاع را به هم ریخته و ما را از مسیر و هدف اصلی دور نماید . جای دارد که اشاره ای داشته باشیم به فرمایش امام علی علیه السلام در خصوص زبان : حضرت می فرمایند : آگاه باشید ، همانا زبان ، پاره ای از وجود انسان است . اگر آمادگی نداشته باشد سخن نمیگوید و به هنگام آمادگی ، گفتار او را مهلت نمیدهد . همانا ما امیران سخن میباشیم. درخت سخن در ما ریشه دوانده و شاخه های آن بر سر ما سایه افکنده است . ( خطبه 233 نهج البلاغه ترجمه مرحوم محمد دشتی صفحه 471 ). هم چنین امام علی علیه السلام در خصوص ضرورت کنترل زبان می فرمایند : سپس مواظب باشید که اخلاق نیکو را در هم نشکنید و به رفتار ناپسند مبدل نسازید . زبان و دل را هماهنگ کنید . انسان باید زبانش را حفظ کند . زیرا همانا این زبان سرکش ، صاحب خود را به هلاکت می اندازد . به خدا سوگند ، پرهیزکاری را ندیده ام که تقوا برای او سود مند باشد مگر آنکه زبان خویش را حفظ کرده بود و همانا زبان مومن در پس قلب او و قلب منافق از پس زبان اوست . زیرا مومن هرگاه بخواهد سخنی گوید ، نخست مى انديشد، اگر نيك بود اظهار مى دارد، و چنانچه ناپسند است پنهانش مى كند، در صورتيكه منافق ، آنچه بر زبانش آمد ، مى گويد و نمى داند چه به سود او و چه حرفى بر ضرر اوست؟ و پيامبر اسلام (ص) فرمود: (ايمان بنده اى استوار نگردد تا دل او استوار شود، و دل استوار نشود تا زبان استوار گردد) پس هر كس از شما بتواند خدا را در حالى ملاقات كند كه دستش از خون و اموال مسلمانان پاك، و زبانش از عرض و آبروى مردم سالم ماند بايد چنين كند. ( بخشی از خطبه 176 نهج البلاغه ترجمه مرحوم محمد دشتی صفحه 335 و 336 ). پس اگر پندار و فکر و اندیشه خوب باشد و گفتار خوب نداشته باشیم کار ما لنگ است .

آنچه که بطور خاص مدیران سازمانها را از لحاظ قدرت و قابلیتهای مدیریتی از دیگران متمایز مینماید همانا ویژگی طرز صحبت کردن و مهارت آنان در سخنوری و فن بیان است. بدین منظور ، حضرت موسی در سوره قصص آیه 34 خطاب به خداوند متعال اظهار میدارد که : و اخی هارون هو افصح منی لسانا فارسله معی . یعنی : (موسی (ع) گفت) : و برادرم هارون ، بهتر از من صحبت میکند ، او را با من بفرست.

مدیران در رده های مختلف سازمانی، همواره در حال مذاکره و گفتگو و حضور در جلسات گوناگون هستند. هم چنین مدیران ، اغلب به جهت نوع وظایف و مسئو لیتهای خویش در معرض انواع و اقسام مصاحبه ها بوده و با خبرنگاران رسانه های گروهی نشستهای خبری در خصوص پاسخگویی به افکار عمومی و یا ارائه گزارش عملکرد مجموعه خود هستند. آنچه که بطور خاص مدیران سازمانها را از لحاظ قدرت و قابلیتهای مدیریتی از دیگران متمایز مینماید همانا ویژگی طرز صحبت کردن و مهارت آنان در سخنوری و فن بیان است . اینکه میگویند سخن و کلام باید فصاحت و بلاغت داشته باشد امر بسیار مهمی است . چه بسا مدیرانی که عملکرد قوی و خوبی دارند اما بواسطه آنکه نمیتوانند خوب صحبت کنند انسانهایی ضعیف جلوه داده میشوند و افکار عمومی آنطور که باید و شاید روی آنان حساب بازنمیکنند. منظور ما از فصاحت این است که فرد در سخن گفتن شفاف و شیرین سخن باشد . به عبارت دیگر حرف او بر دل نشسته و به عمق وجود مخاطب نفوذ کند. در عین حال منظورمان از بلاغت یعنی آنکه مردم حرف ما را بفهمند و حرف ما برای مردم پذیرش داشته باشد و با ما احساس همراهی و همدلی نمایند . حضرت موسی (ع)، پیامبر خداست . مدیر جامعه است و باید بتواند برای امر تبلیغ و دعوت مردم به یکتا پرستی با مردم خوب صحبت کند . به عبارت دیگر خوب سخن گفتن و سخن خوب گفتن یک ضرورت انکار ناپذیر سازمانی و اجتماعی برای مدیران است . مدیری که نمیتواند خوب صحبت کند ، حتی اگر پیامبر خدا هم باشد در مسیر دعوت و رسالت و پیامبری خویش با مشکلات فراوان روبرو میگردد. در آیات اشاره شده در بالا این درس بزرگ برای ما به ارمغان مانده است که حتی اگر در سخن گفتن و حرف زدن و صحبت کردن قوی نیستید و اشکالاتی دارید حتما یک فرد متخصص و مجرب و کاربلد را در کنار خود به عنوان مشاور و دستیار و همراه داشته باشید تا از ارزش کار شما کاسته نشود. نتیجه آنکه ، با همراهی دو عنصر پندار نیک و گفتار نیک میتوانیم کردار نیک داشته باشیم . چنانچه روابط عمومی ها و مدیران سازمانها به نکات مذکور توجه لازم و کافی داشته باشند میتوانند علاوه بر ایجاد هم افزایی و همگرایی بیشتر ، برای سازمان خود ارزش افزوده ، سرآمدی و تصویری مثبت و سازنده در نزد افکار عمومی را فراهم نمایند . حسن خسروی .


برچسب‌ها: روابط عمومی و ارتباطات

چرا رییس جمهور را برای افتتاح پروژه ها دعوت میکنند؟...
ما را در سایت چرا رییس جمهور را برای افتتاح پروژه ها دعوت میکنند؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hassankhosravi بازدید : 42 تاريخ : دوشنبه 16 مرداد 1402 ساعت: 15:18