پیرامون راهکارهای تحقق رشد و توسعه پایدار استان لرستان 2

ساخت وبلاگ

باسمه تعالی

سلسله نشستهای مجازی و هم اندیشی اصحاب رسانه و مطبوعات با کارشناسان و مدیران ، پیرامون راهکارهای تحقق رشد و توسعه پایدار استان لرستان .

  1. - جلسه دوم : دوشنبه 4/12/1399

موضوع بحث :  نقش برنامه و بودجه مناسب در تحقق توسعه پایدار

با حضور کارشناس مدعو . حسن خسروی . مدرس دانشگاه متخصص برنامه و بودجه کشور . تحلیلگر مسایل مدیریت دولتی ایران .

با نام و یاد خداوند متعال و با سلام و ادب و احترام خدمت همه مشارکت کنندگان عزیز .

سوال اول : لطفا برای ورود به بحث تخصصی امشب مقدمه ای اگر نیاز هست بفرمایید : 

مقدمه :

کشور جمهوری اسلامی ایران با حدود 83 میلیون نفر جمعیت و 31 استان و همچنین قرار داشتن در آسیای غربی و منطقه خاورمیانه ، دارای  ۱٬۶۴۸٬۱۹۵ کیلومتر مربع وسعت  است . ۱۳ کشور از مجموع ۱۸ کشور خاورمیانه از کشورهای عربی هستند. پرجمعیت‌ترین کشورها در خاورمیانه کشورهای مصر، ایران و ترکیه بوده  و  ایران ،  دومین کشور بزرگ خاورمیانه بعد از عربستان است. ایران از شمال‌غرب با ارمنستان و جمهوری آذربایجان، از شمال با دریای خزر، از شمال شرق با ترکمنستان، از شرق با افغانستان و پاکستان، از جنوب با خلیج فارس و دریای عمان و در غرب با عراق و ترکیه هم‌مرز است. قرار گرفتن در یک موقعیت ژئو پلیتیکی خاص میطلبد که ما همواره در یک مسیر درست و عقلایی راهبردی از هر جهت گام برداریم . بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 ما با فاصله کمی  شروع جنگ تحمیلی در سال 1359 را داشتیم که تا سال 1367 یعنی به مدت 8 سال به طول انجامید . یعنی از سال 1357 تا سال 1367 به مدت 10 سال عملا ما نمیتوانستیم برنامه و بودجه مقتدر و منسجم و بدور از دغدغه ای داشته باشیم .  بعد از پایان جنگ نیز ناگزیر به رفع ویرانی ها و ترمیم خسارتها و ساخت و ساز مناطق جنگ زده و تاسیسات مختلفی شدیم که بطور جدی آسیب دیده و یا نابود شده بودند . بدین جهت برای عمران و آبادانی کشور در بعد جنگ  ،  اقدام به تدوین برنامه های پنج ساله توسعه اقتصادی اجتماعی و فرهنگی نمودیم که عبارتند از :

1   برنامه اول پنج ساله توسعه : 1368- 1372

2 -  برنامه دوم پنج ساله توسعه : 1374 1378

3 برنامه سوم پنج ساله توسعه : 1379 1383

4 برنامه چهارم پنج ساله توسعه : 1384 1388

5 برنامه پنجم پنج ساله توسعه  : 1390 1394

6 برنامه ششم پنج ساله توسعه : 1396 1400

برنامه اول توسعه  1368 1372 در زمان ریاست جمهوری جناب آقای هاشمی رفسنجانی در حالی میبایست  به مورد اجرا گذارده میشد که تمرکز برنامه و بودجه کشور بر روی سازندگی های بعد از جنگ بود . بنابراین از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی 1357 -  تا پایان برنامه پنج ساله اول -  1372  - یعنی در مجموع به مدت 15 سال عملا ما هیچ گونه چشم انداز آینده نگرانه ای نمیتوانستیم داشته باشیم و در واقع میبایست امورات روزمره خود را رتق و فتق میکردیم .  پس تقریبا 15 سال اول بعد انقلاب هیچ . قاعدتا ما از برنامه دوم توسعه و از سال 1374 است که میشود گفت میبایست بر مدار یک برنامه و بودجه منطقی و عقلایی پیش میرفتیم .  البته تحلیل موقعیت این ها فرصت دیگری را میطلبد که فعلا به این مقدار بسنده میکنیم .

سوال دوم :

در حال حاضر ، دولت در ارتباط با  موضوع برنامه و بودجه با چه  مشکلات و چالشهایی روبروست :

در کشور ما مطابق اسناد بالادستی ، سه نوع ساختار  اقتصادی شامل : دولتی ، خصوصی ، تعاونی وجود دارد.

بخش خصوصی و تعاونی ، متاسفانه  یا خوشبختانه از بخش دولتی بسیار تاثیر و تاثر میگیرند و حیات و بقای آنان به طرز شگفت انگیزی به اقدامات مدیریت دولتی وابسته است . اگر  ساز مدیریت  دولتی کوک باشد ، تا حدی هم خوش خوشان بخش خصوصی و تعاونی است و خدا آن روز را نیاورد که مدیریت دولتی در ایران ناکارآمد باشد .  بخش خصوصی و تعاونی در چنان وضعیت نامساعد و شرایط عدم اطمینانی قرار میگیرند که بیا به دیدن ؟!؟

بودجه سیستم مدیریت دولتی برای سال 1398  و 1399 به گونه ای تهیه و تصویب شد که دولتمردان با مشکلات ریز و درشت در حال دست و پنجه نرم کردن بوده و هستند . و از قضا ؛ بد اقبالی گریبان مدیریت دولتی را گرفت و در سال 1398  انواع سیل گسترده و بلایای طبیعی و... ، بر مشکلات و نابسامانیهای مدیریت دولتی افزود و سردرگمی ها را دوچندان کرد . تا دیروز اگر تورم و نرخ ارز و بیکاری و قیمت طلا و رکود و... پاشنه آشیل مدیریت دولتی بود ، امروز شاهدیم که چگونه این سیستم ناکارآمد که نتیجه عدم شایسته سالاری ، رانت خواری ، فساد بانکی ،  مالی و اداری و تقسیم جامعه به خودی و غیر خودی و... بوده است با سیل ویرانگر ، زوایای گوناگون مدیریت دولتی را زمینگیر کرده که نه خود دولتمردان از روند امور راضی هستند و نه مردم و آسیب دیدگان .

متاسفانه مدیریت دولتی ایران با چالشهای اساسی در سال 1398  و 1399 روبرو شد که ذیلا به برخی از آنها اشاره شده و تحلیل مختصری ارائه میگردد که امید است منصفانه مورد توجه قرار گرفته و کار درست انجام شود تا شاهد اثربخشی مدیریت دولتی برای سال 1400  باشیم .

1- ساختار مدیریت دولتی ایران  میبایست به سرعت و با دقت و بر اساس مطالعات تطبیقی باز تعریف و مهندسی مجدد شود . جالب است که یک عده افراد ناآگاه فکر میکنند هر روز باید مشغول  تفکیک و یا ادغام وزارتخانه ها و سازمانها باشند تا کارآمدی حاصل شود . غافل از آنکه همین افراد ناکارآمد بوده و هستند که سیستم مدیریت دولتی را فشل و زیان ده  کرده اند . تا جاییکه ما میدانیم و مطالعه کرده ایم ، سازمانها به خودی خود چیزی بیش از یک مشت آهن و آجر و مصالح نیستند و آنچه که به این سازه ها و ساختارها شخصیت و هویت و ارزش میدهد همانا افراد متخصص دانا و دلسوز و سالمی هستند که باعث میشود یک سازمان بشود شرکت اپل و یک سازمان بشود شرکت بنز  و یک تیم فوتبال بشود بارسلونا و یک کشور بشود سوییس ؟!؟

2 - مدیریت دولتی بایستی در سال 1400  تکلیف خود را با " یارانه ها " و " خصوصی سازی " مشخص و یکسره کند . متاسفانه نه خصوصی سازی باعث رفاه عمومی شد و نه یارانه ها موجب ایجاد و توزیع متناسب ثروت و بسط عدالت اجتماعی شد . در مقام و منزلت ناکارآمدی مدیریت دولتی همین بس که یارانه 45500 تومان در طول بیش از 10 سال دست نخورده باقی مانده و نتوانسته موجب بهره مندی موثر نیازمندان و دهک های پایین جامعه از ثروت عمومی گردد . همچنین ،  جالب است که مدیریت دولتی در طول 40 سال گذشته نتوانسته یک سامانه یکپارچه و جامع و مانعی را برای رصد آماری مردم داشته باشد که صد البته مدیریت دولتی از این نقیصه در رنج فراوان است . مثلا  بالاخره ما نفهمیدیم که داده ها و یافته های آماری مرکز آمار ایران درست و قابل اتکاء و حقیقی است یا آمار بانک مرکزی یا هر دو یا هیچ کدام ؟!؟

3 -مدیریت دولتی در ایران با سازمانهای عریض و طویل موازی و با کار مشابه دست و پنجه نرم میکند و در طول چهل سال گذشته توان ادغام یا یکپارچه سازی ماموریتها و... را به هر دلیل نداشته و از این منظر فشار شدیدی خصوصا بر بودجه عمومی کشور وارد میشود .

4 - گسترش افسار گسیخته دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی به شدت دست و پای مدیریت دولتی را در حنا گذاشته است که نه راه پس دارد و نه راه پیش .از این حیث میبایست نقشه راه جدیدی در نحوه برخورد با آموزش عالی ترسیم و پیاده سازی گردد .

5 - یک چالش بسیار عذاب آور مدیریت دولتی ؛ وضعیت خودرو سازان و خودرو سازی در این مملکت است به حدی که با وجود تمامی حمایتهای بی چون و چرا از خودرو سازان ، ما حتی نتوانسته ایم بعد از چهل سال یک خودروی باکیفیت رقابتی مثلا به اروپای غربی و مشخصا آلمان صادر کنیم که این باعث شده نه مصرف کننده داخلی راضی باشد و نه توان رقابتی قابل دفاعی در این عرصه داشته باشیم . به نظر میرسد بهترین راه برون رفت از این فاجعه ، برچیدن خودروسازان بی کیفیت انحصار گر است .

6 - سیاست خارجی مدیریت دولتی خصوصا در تعامل اقتصادی موفق و جایگزین به دلیل شرایط تحمیلی تحریمها موضوع مهمی است که می‌بایست راه خروج متناسب و دور اندیشانه ای را برای آن اتخاذ کرد . از هم گسیختگی راهبردها و جزیره ای عمل کردن برخی ساختارها و نهادها در سیاست خارجی میبایست مورد دقت نظر قرار گرفته و رسیدگی به آن  جزو کارهای بنیادین مدیریت دولتی ایران باشد . مثلا با آنکه نزدیک سه دهه است که ما در کشورهای دیگر رایزن بازرگانی و فرهنگی داریم ولی هیچ گاه نقش و تاثیر این رایزنی ها در گسترش مبادلات فرهنگی و تجاری ایران با سایر کشورها بطور شفاف و نظام مند مورد تجزیه و تحلیل قرار نگرفته است .

7 - چالش مسکن برای مدیریت دولتی به  یک موضوع حساس و شکننده ای  تبدیل شده که سیاستهای مدیریت دولتی نتوانسته در حل و فصل آن موفق باشد . امروزه بحث مسکن مهر به یک معضل اساسی مدیریت دولتی تبدیل شده که انرژی و منابع بسیاری از مدیریت دولتی را به خود اختصاص داده ولی پاسخگوی نیازها و خواسته های  شهروندان و متقاضیان نبوده است . جانمایی ، معماری ، دکوراسیون ، مقاومت مصالح ، قیمت تمام شده ، نحوه واگذاری ، توزیع جمعیت ، آینده شهرهای جدید ، فقدان امکانات لازم و کافی برای یک زیست شرافتمندانه و... مسائلی است که مسکن مدیریت دولتی با آن درگیر است . یک راه حل اساسی در این خصوص آن است که مدیریت دولتی تا تعیین تکلیف نهایی آنچه که انجام شده ، دست بکار هیچ کار تعهدآور جدیدی نشود .

8 - چالش سیاستهای جمعیتی کشور موضوع مهم دیگری است که مشخص نشده بالاخره جمعیت خوب است یا بد است . یادم میاید که یک عده در اوایل بعد از پیروزی  انقلاب اسلامی تاکید فراوان داشتند بر افزایش جمعیت . آنان معتقد بودند که هر چه زاد و ولد بیشتر شود ، بر تعداد یاران و سربازان امام زمان (ع ) افزوده خواهد شد و این خیلی خوب است . تا جایی که ما در یک مقطعی به رشد جمعیتی بالای سه درصد رسیدیم و ملاحظه شد که چه آثار زیانبار و غیر قابل جبرانی روی دست دولتها گذاشت تا جایی که گفته میشد همان سیاست "" دو بچه کافی است "" قبل از انقلاب خیلی هم خوب بوده است . امروزه ملاحظه میکنیم که بسیاری از خانواده های ایرانی در حداقل یک دهه گذشته یا بچه دار نشده و یا به داشتن یک بچه اکتفا کرده اند که صد البته ناشی از سیاستهای غلط اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی مدیریت دولتی است .

هر چند که مطالب ریز و درشت قابل ذکر دیگری نیز میتوانست مطرح شود اما در این مجال به همین اندازه اکتفا میگردد. باشد که مورد عنایت مدیران و قانونگذاران  محترم قرار گیرد.

سوال سوم :

استان لرستان چگونه میتواند برنامه و بودجه مناسبی داشته باشد ؟

 

مولفه های  اصلی رشد و توسعه پایدار  که هر کدام به صورت نظام مند و سیستمی با یکدیگر در ارتباط و مکمل هم میباشند  را میتوان در شش فاکتور خلاصه کرد  : 1 برنامه 2 بودجه 3 انسان  4 زمان 5 قانون 6 ساختار سازمانی .

به عبارت دیگر نمیشود که ما برنامه توسعه ای خوبی  بنویسیم ولی نیروی متخصص ماهر و آموزش دیده و یا ساختار سازمانی مناسبی در کشور برای اجرای آن نداشته باشیم . 

استان لرستان :

مساحت استان لرستان حدود 28294 کیلومتر مربع میباشد . مساحت لرستان تقریبا برابر کشورهای آلبانی و ارمنستان میباشد . استان لرستان کمی کوچکتر از کشور بلژیک است (سایت ویکی پدیا ) . استان لرستان از نظر وسعت ، رتبه 16 را در میان استانهای ایران  داراست . استان لرستان حدود 1850000 نفر جمعیت دارد یعنی حدودا ، یک پنجم جمعیت تهران و از نظر جمعیت  سیزدهمین استان کشور میباشد. خرم آباد مرکز استان لرستان بیستمین شهر بزرگ کشور است . متاسفانه استان لرستان در طول 40 سال گذشته در دستگاه دولتمردان ، متخصصان و مدیران تاثیر گذاری آن چنان که باید و شاید نداشته است .  مهدی کروبی به عنوان رییس مجلس و علاء الدین بروجردی به عنوان رییس کمیسیون امنیت ملی مجلس و چند تن دیگر  از اهالی استان لرستان در مسندهای مهم اداری و حکومتی کشور نیز تاثیر ماندگار پررنگی  بر رشد و توسعه استان لرستان نداشته اند .در حالی که اصفهانیها کرمانیها تبریزیها و... توانسته اند به مدد افراد و متخصصان خود برای شهر و دیارشان ارزش افزوده و امکانات فراوانی فراهم نمایند که البته این فرایند نیز غلط است . به هر حال ، این یک مسئله مهم است . نکته دیگر در عدم برخورداری استان لرستان از برنامه و بودجه مناسب ، همانا عدم انسجام و یکدلی قابل وصف در میان نمایندگان استان در مجلس شورای اسلامی است .  استان لرستان 7 حوزه انتخابیه و 9 نفر نماینده در مجلس شورای اسلامی دارد . همین الان نگاه کنید ببینید این 9 نفر چقدر با هم هماهنگ و یکصدا هستند برای جذب بودجه و اعتبار برای استان لرستان .

سوال چهارم :

جمع بندی و نتیجه گیری شما در باره موضوع مورد بحث امشب یعنی نقش برنامه و بودجه مناسب در تحقق رشد و توسعه پایدار استان لرستان چیست ؟

مطالبه گری موضوع مهمی است . استان لرستان جزو استانهای کم برخوردار است . میبایست ائمه محترم جمعه و جماعات استاندار محترم فرمانداران و خصوصا نمایندگان استان لرستان به صورت کاملا همراه و همگام و به صورت کاملا کارشناسی شده ،  موضوع مطالبه گری برای ارتقای استان لرستان را در دستور کار دائمی خود قراردهند .  خصوصا اگر دولت سیزدهم قرار است برنامه هفتم توسعه پنج ساله را تدوین و به مورد اجرا گذارد حتما استان لرستان سهم عمده و قابل توجهی در برنامه هفتم توسعه داشته باشد . با تشکر از همه عزیزان . موفق و سلامت باشید . خدا نگهدار .

 


برچسب‌ها: توسعه استان لرستان
چرا رییس جمهور را برای افتتاح پروژه ها دعوت میکنند؟...
ما را در سایت چرا رییس جمهور را برای افتتاح پروژه ها دعوت میکنند؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hassankhosravi بازدید : 73 تاريخ : شنبه 14 فروردين 1400 ساعت: 11:41