از نیروی انسانی تا سرمایه انسانی ؟!؟به بهانه 25 فروردین روز ملی منابع انسانی. از : دکتر حسن خسروی. مدرس دانشگاه و متخصص امور برنامه و بودجه کشور. تا قبل از وقوع انقلاب صنعتی؛ از انسان در سازمان؛ خصوصا سازمانهای تولیدی و صنعتی به عنوان نیروی انسانی یاد میشد که بیشتر ناظر بر زور بازو و توانمندی و قدرت جسمانی کارکنان بود. با گسترش مکانیزاسیون و ماشینی شدن صنایع و ارائه دیدگاه ها و نظریات ارزشمند اندیشمندان و دانشمندان عرصه مدیریت و روانشناسی سازمانی و... نگاه ها از نیروی انسانی به منابع انسانی معطوف شد. به عبارت دیگر گفته شد : درست است که انسان در سازمان زور بازو دارد اما او صاحب تفکر و اندیشه هم هست فلذا عبارت منابع انسانی پا به عرصه وجود گذاشت و واحدهای نیروی انسانی به مدیریت منابع انسانی تغییر و تکامل پیدا کردند تا اینکه در سالهای اخیر علمای قوم به این نتیجه رسیدند که انسان در سازمان علاوه بر داشتن زور بازو و تفکر و اندیشه؛ در حقیقت یک سرمایه بسیار با ارزش است که باید جایگاه و قدر و منزلت آنرا عزیز شمرد و بدین ترتیب مدیریت سرمایه انسانی در ادبیات و گستره جغرافیایی سازمانها ظهور و بروز پیدا کرد. با عنایت به این مقدمه؛ امروزه انسان در سازمان؛ مجموعه ای از نرم افزارها و سخت افزارهاست که حکم یک سرمایه با ارزش و استراتژیک را برای سازمان دارد. اغلب مدیران تا صحبت از مدیریت منابع انسانی میشود ؛ فکر میکنند که این عبارت ؛ نسخه ارتقاء یافته و یا ورژن جدیدی از مبحث کارگزینی و امور اداری و رفاهیات است در صورتی که مدیریت منابع انسانی ؛ یک مفهوم بسیار وسیعتر از اینهاست که همچون یک چتر بزرگ ؛ تمام فرایندها و شئونات سازمان اعم از نرم افزاری ؛ سخت افزاری و مغز افزاری را در بر میگیرد. متا, ...ادامه مطلب
روابط عمومی یعنی :مسئولیت اجتماعی؛ حقوق شهروندی؛ سرمایه اجتماعیاز : دکتر حسن خسروی. مدرس دانشگاه و مولف کتاب روابط عمومی و ارتباطات.در باب وظایف و ماموریتهای روابط عمومی ؛ نظرات بسیار زیادی مبتنی بر فرهنگ اجتماعی و سازمانی هر کشور بیان شده که مخرج مشترک همه آنها به نظر میرسد سه مفهوم استراتژیک : مسئولیت اجتماعی؛ حقوق شهروندی و سرمایه اجتماعی باشد. به عبارت دیگر؛ برآیند عملکرد هر روابط عمومی در هر کشوری میبایست منجر به انجام مسئولیت اجتماعی افراد و سازمانها؛ بستر سازی؛ آموزش و نهادینه کردن حقوق شهروندی و نهایتا؛ ارتقاء سرمایه اجتماعی در دوشاخه اعتماد سازی و امید آفرینی و هم چنین افزایش مشارکت شهروندان نسبت به ایفای نقش در تحقق و استمرار حکمرانی شایسته گردد. در این میان؛ تمام آیین نامه ها و قوانین و مقررات ساختاری و وظیفه ای روابط عمومی ها نیز میبایست همگام و در راستای پیاده سازی و اجرای بهینه موارد مذکور باشند . علت عدم تحقق چنین رویکردی تاکنون این بوده است که متاسفانه برنامه های پنج ساله توسعه کشور ؛ پیوست روابط عمومی نداشته اند و تقریبا تمام مواد و مفاد و تبصره های برنامه های پنج ساله توسعه عاری از نگاه استراتژیک به روابط عمومی بوده و این ضعف بزرگ باعث شده تا علاوه بر نادیده گرفتن نقش مهم و سازنده روابط عمومی ها در برنامه های توسعه ای؛ این بخش نتواند به سایر قسمتها و واحدها آن چنان که باید و شاید سرویس دهی مطلوبی داشته باشد. گذشته از نهاد مجلس شورای اسلامی و مرکز پژوهشهای وابسته به آن که بدلیل عدم تخصص نمایندگان و مدیران ذیربط ؛ کاری برای روابط عمومی ها نکرده اند؛ متاسفانه شاهدیم که در یک نهاد بالادستی مهم نظیر مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز هیچ تفکر مثبت حرفه ای راهگشایی , ...ادامه مطلب